تا آنجا که این حقیر سراپا تقصیر(خودم را عرض می کنم) از بین قرآن کریم و ادعیه و احادیث اهل بیت (علیهم السلام ) متوجه شده ام شاد بودن در دین حنیف اسلام ناب یعنی تشیع بسیار مورد تأکید می باشد و یکی ازبزرگترین آمال مؤمنین رسیدن به این شادی حقیقی است.

    منتهی تعریف دین از شاد بودن و شادی کردن اینی نیست که مکاتب و ایدئولوژی های دست ساز بشر جاهل عصر حاضر و ماضی ارائه می دهند چون این شادی دست ساز بشر‌ نشأت گرفته از تمایلات نفسانی بشری است که محور آن انسان و تعیٌش آن است  ولی اسلام عزیزخدا محور است و برای تکامل انسان آمده است تا وی را به سر منزل مقصود برساندشما ببینید تاریخ بشر مملو است از پیامبران و اوصیاء آنان و انسانهای مصلح و مبشر الهی که چون حرفهای ایشان  به مذاق منحرفین خوش نیامد و با تمایلات نفسانی آنهاهمسان نبود لاجرم آن نبی یا وصی و یا مصلح را با نا جوانمردی از میان برداشته اند و مردم تشنه معارف الهی را از دسترسی به آنها محروم کرده اند گرچه خیلی از مواقع چون خود همین مردم با القائات خواص جبهه باطل اسیر واجیر و مامور به اجرای تمایلات نفسانی مترفین و مسرفین و دریک کلام مجری و عمله ظالمین شده اند.یک نگاه اجمالی به همین صلیبی که بر گردن مسیحیان هست بفرمائید همین مؤید عرایض ناقص بنده می باشد. این صلیب بیانگر چیست؟  

     یهودیانِ منتظر مصلح بعد از ظهور آن برزگوار به گفته خودشان به توسط یکی از حواریون آن پیامبر بزرگ الهی توطئه برای قتل او کردند.قرآن کریم می فرماید مسیح(علی نبینا و آله و علیه السلام )نه به صلیب شد ونه کشته بلکه ما او را به آسمان بردیم .علیهذامسیح مگر چه می گفت و چه می خواست که این یهود منتظر اسیر شیطان  کمر به قتل منجی قوم خودیعنی بنی اسرائیل بستند و حال که به خیال باطل خودشان او را کشته اند با تبلیغات  اغوائیشان مسیحیت را مجبور به احترام به چوبه دار مسیح ابن مریم(علی نبینا و آله و علیهما السلام ) نموده اند مثل اینکه مسلمین و شیعیان یک چیزی شبیه خنجر شمر (لعنة الله علیه )درست کنند و دائماْ به آن خنجر احترام بگذارند و سر انجام هم آن را برای خود گردن آویز قرار دهند.

     آقای قرائتی در یک برنامه تلویزیونی سوال کرد که اگرحضرت مسیح(علی نبینا و آله و علیه السلام ) الان می آمدوما به محضر ایشان شرفیاب  شده و از آن بزرگوار سؤال می کردیم که ای پیامبر خدا شما الاغ خود را که سوار آن می شدیدبیشتر دوست دارید یا به قول حضرات چوبه دارتان (صلیب ) را. و  آیا ایشان در جواب اولی را ترجیه نمی داد. بگذریم زیاد بیراهه رفتیم و به حاشیه.

      در قرآن کریم یکی از حالات شهدا  در نزد خدای کریم را اینگونه بیان می فرماید: فرحین بما اتاهم الله من فضله  و نیز در فراز آخر زیارت عاشورا می خوانیم  الحمد لله علی عظیم رضیتی انسان موحد خدا را بر مصیبت اعطا شده شاکر است و حامد. در کتب روایی ما از معصومین ( صلوات الله علیهم اجمعین )نقل است و از علما توصیه براین مبنا که سعی کنید عبادات را با نشاط انجام دهید. توصیه فراوان شده که در برخورد با دیگران بشاش و با لبخند باشید نقل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است که لبخند را احسان به دیگران می داند.امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) می فرماید : ان احسن الحسن لخلق الحسن   یا امیر (علیه السلام ) می فرماید : المؤمن بشره فی وجه و جزنه فی قلبه   توصیه شده است به روی پدر و مادر خود با لبخند نگاه کنید هیچ جای دین پیدا نمی شود که به برخورد زشت و چهره عبوس توصیه شده باشد ایراد از ماست که مفاهیم بلند دینی را نمی شناسیم و یا شناختمان ناقص و قشری است.

       آن شادی که منادی آن فرهنگ منحط و منحوس غرب می باشد  عین دل مردگی و کسالت است و نه شادی . ما در جبهه هم خوب گریه می کردیم و هم خوب شاد بودیم هم شب زنده داری می کردیم و هم خوب می جنگیدیم غرب که خود غروب فکر و اندیشه می باشد منادی غفلت از خدا و تعیش انسان مدار می باشد. مردم مظلوم مسلمان و غیر مسلمان رابه بهانه های واهی و با علم و اغراض سیاسی  می کشد و در همان لحظه مردم غافل آن بلدو یا دیگر بلاد را به دیسکو راهنمائی می کند.به افغان لشکر کشی می نمایدو ظلم و جنایت بی حد به ناحق بر مردم مسلمانو مظلوم و مستضعف آن تحمیل می نمایدوکارهائی که شرم از شرح آن است با هلیکوپتر عروسی مردم افقانستان را به خاک و خون می کشدو به عزا تبدیل کرده  و در کابل برای غفلت جوانان آنها دسکو با فاحشه های وارداتی مجالس عیش و نوش برژا می کند  و افراد به اصطلاح خودشان فرهیخته غربی و غرب زده سینه چاک می دهند و به طرف داری از آنها  فریاد می زنند که اسلام شادی ندارد.(خوب شد نمردیم و  معنای شادی را هم در بحرین و لیبی و یمن و افغان و غزه و لبنان و عراق و زندانهای ابو غریب و گوانتانامو  فهمیدیم هزاران بار شکر!!!! ) این دنیای غرب وحشیبا تفکر صلیب صهیون کمر به  نابودی ودفن اسلام بسته و ایادی او در بلاد اسلامی برای غفلت و تحمیق ومستی و خر کردن مردم از شاخ افریقا گرفته تا به هرات و کابل برای اینکه ما امت اسلامی و مستضعفان درد را حس نکنیم برای شادی ما تقلا می کند و زحمت می کشد و با ایجاد دیسکو و مجالس لهو و لعب  و عیش و نوش زهر ماری برپا می کند تا نفهمیم چه خبره؟! و بعد هم یک عده آدم نما را راه می اندازه توی کوچه و بازار روزنامه و نشریه و اینبرنت و هر جائی که می شود تصور کرد سینه چاک می دهند و عربده مستانه با آروق که ای وای و صد ای وای که ما فقط داریم گریه می کنیم  پس شادی اسلام کو؟ قرآن کریم داد می زند که آی مردم ان الشیطان لکم عدو مبین فاتخذوه عدوا   و آی مردم ان کید الشیطان کان ضعیفاً

     شیطان قائل به فبعزُتک لاغوینُهم اجمعین+الا عبادک منهم المخلصین است وتفکری داردو در راستای تفکر خویش به اهل خود نیز سر خط اغوا را می دهد ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم عامل به آن نیز هست ولی اینجا سخن از خودمان  است که چرا به دست او اغوا می شویم و ادعای دیانت و آزادگی داریم ولی هیچ از ما معلوم نیست مگر نه این است که از کوزه همان برون تراود که در اوست این آدمها یک پارادوکس بزرگی دارند هر وقت به مصلحتشان باشد مثل رعایت حجاب می گویند دلت پاک باشه و وقتی به مقوله ای مثل شادی میرسند دیگه به دل رضایت نمی دهند می خواهند خودشان و من تبعشان و من لاتبعشان همه و همه را به زور واجبار و تطمیع  شادی غافلانه را به هر طریقی تنقیه کنندو داد آزادگی سر بدهند حالا هر جا شد تو کوه تو دریا تو خانه خالی تو ویلای شمال تو هتل ۵ ستاره کیش یا هتل بی ستاره قشم خلاصه هر جا که شما تصور بفرمائید  داد آزادگی را دارند و سینه سوخته و سینه چاک  و بعضی مواقع هم سر از خانقاه و جمخانه و پیش فلان زور علی شاه و غیر سر در می آورند آنها هم برای رضای خدا !! تفضلی کرده به دخترهای جوان عنایتی می نمایند و این را بدانید خودشان نمی خواهند چون اینها با گرفتن لقب جفتکعلی شاه نفس خود را در مسلخ شبانه سر بریده اند این تفضل و عنایت و این چیزها را هم از سر دستگیری و انجام وظیفه انجام می دهند دیگر اگر یک گاومیشعلی شاه چهل پنجاه تا عنایت به صغیر و کبیر نسوان گول خورده شیاطین نداشته باشند دیگر چه کشکی چه ماستی چه شاهی‌ ولی خواهشاْ بد برداشت نکنید اینها همه زحمت کش آدمهای زمین گیر هستند از سر هوا و هوس نیست از سر دست گیری است نعوذ بالله العلی العظیم .

 خلاصه آنهائی که نمی دانند بدانند

 شاهی و پادشاهی در سایه بندگی

خداوند علی اعلاست و این بندگی

 عین آزادگی است و

 این در تبعیت خدا و رسول و

امیرالمؤمنین و اولاد

طاهرینش (علیهم السلام )

و ولایت فقیه

 هست و  بس

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: